درخت سنجد
لغت نامه دهخدا
درخت سنجد. [ دِ رَ س ِ ج ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان بیزکی بخش حومه شهرستان مشهد، واقع در 52هزارگزی شمال باختری مشهد و جنوب کشف رود. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).
مترادف ها
لوازم، کمک، کار، یاری، سابقه، وظیفه، خدمت، بنگاه، تشریفات، عبادت، استخدام، اثاثه، سرویس، نوکری، زاوری، درخت سنجد، یک دست ظروف، نظام وظیفه
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید