درخت بید


معنی انگلیسی:
willow

لغت نامه دهخدا

درخت بید. [ دِ رَ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش فریمان شهرستان مشهد، واقع در 15هزارگزی جنوب فریمان و سر راه مالرو عمومی فریمان به پاقلعه ، با 119 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

درخت بید. [ دِ رَ ] ( اِخ )دهی است از دهستان پائین ولایت بخش فریمان شهرستان مشهد، واقع در 90هزارگزی شمال خاوری فریمان و سر راه مالرو عمومی شاهان گرماب به بغبغو. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

مترادف ها

willow (اسم)
بید، درخت بید، دستگاه پنبه پاک کنی

withy (اسم)
بید، درخت بید، ترکه بید

sallow (اسم)
درخت بید

فارسی به عربی

شاحب , صفصاف

پیشنهاد کاربران

بپرس