[ویکی فقه] درخت بقعه مبارک (قرآن). درخت بقعه مبارک همان درختی است که نور خداوند در آن تجلی کرد و با حضرت موسی علیه السّلام سخن گفت.
درخت بقعه مبارک، محل ندای خداوند به موسی علیه السلام:«فلما اتیـها نودی من شـطی الواد الایمن فی البقعة المبـرکة من الشجرة ان یـموسی انی انا الله رب العـلمین.» «پس چون به آن (آتش) رسید از جانب راست وادی در آن جایگاه مبارک از آن درخت ندا آمد که ای موسی منم من خداوند پروردگار جهانیان.» و" بقعة مبارکه" قطعه و نقطه مخصوصی است از (کناره سمت راست وادی) که در آن درختی قرار داشته که ندای یا موسی از آن درخت برخاسته و مبارک بودنش به همین خاطر است، که ندای الهی و تکلم او با موسی در آن جا واقع شد و از این راه شرافتی یافت.
درخت بقعه مبارکه وسیله تکلم
این آیه شریفه بدون تردید دلالت دارد بر اینکه درخت مزبور به وجهی مبدا آن نداء و آن گفتگو بوده، چیزی که هست این نیز مسلم است که درخت سخن نگفته، بلکه سخن، سخن خدا و قائم به او بوده، نه قائم به درخت، همان طور که کلام ما آدمیان قائم است به خود متکلم، پس در حقیقت درخت حجابی بود که خدای تعالی از ورای آن با موسی سخن گفت، البته این احتجاب به معنایی بوده که لایق ساحت قدس او باشد، احتجابی که با احاطه او بر هر چیز منافات نداشته باشد. در بعضی از روایات آمده که موسی هنگامی که نزدیک آتش رسید دقت کرد دید از درون شاخه سبزی آتش می درخشد و لحظه به لحظه پرفروغتر و زیباتر می شود با شاخه کوچکی که در دست داشت خم شد تا کمی از آن بر گیرد، آتش به سوی او آمد وحشت کرد و عقب رفت! گاه او به سوی آتش می آمد و گاه آتش به سوی او که ناگهان ندایی برخاست و بشارت وحی به او داد و به این ترتیب از قرائن غیر قابل انکار برای موسی روشن شد که این ندا ندای الهی است و نه غیر آن.
درخت بقعه مبارک، محل ندای خداوند به موسی علیه السلام:«فلما اتیـها نودی من شـطی الواد الایمن فی البقعة المبـرکة من الشجرة ان یـموسی انی انا الله رب العـلمین.» «پس چون به آن (آتش) رسید از جانب راست وادی در آن جایگاه مبارک از آن درخت ندا آمد که ای موسی منم من خداوند پروردگار جهانیان.» و" بقعة مبارکه" قطعه و نقطه مخصوصی است از (کناره سمت راست وادی) که در آن درختی قرار داشته که ندای یا موسی از آن درخت برخاسته و مبارک بودنش به همین خاطر است، که ندای الهی و تکلم او با موسی در آن جا واقع شد و از این راه شرافتی یافت.
درخت بقعه مبارکه وسیله تکلم
این آیه شریفه بدون تردید دلالت دارد بر اینکه درخت مزبور به وجهی مبدا آن نداء و آن گفتگو بوده، چیزی که هست این نیز مسلم است که درخت سخن نگفته، بلکه سخن، سخن خدا و قائم به او بوده، نه قائم به درخت، همان طور که کلام ما آدمیان قائم است به خود متکلم، پس در حقیقت درخت حجابی بود که خدای تعالی از ورای آن با موسی سخن گفت، البته این احتجاب به معنایی بوده که لایق ساحت قدس او باشد، احتجابی که با احاطه او بر هر چیز منافات نداشته باشد. در بعضی از روایات آمده که موسی هنگامی که نزدیک آتش رسید دقت کرد دید از درون شاخه سبزی آتش می درخشد و لحظه به لحظه پرفروغتر و زیباتر می شود با شاخه کوچکی که در دست داشت خم شد تا کمی از آن بر گیرد، آتش به سوی او آمد وحشت کرد و عقب رفت! گاه او به سوی آتش می آمد و گاه آتش به سوی او که ناگهان ندایی برخاست و بشارت وحی به او داد و به این ترتیب از قرائن غیر قابل انکار برای موسی روشن شد که این ندا ندای الهی است و نه غیر آن.
wikifeqh: درخت_بقعه_مبارک_(قرآن)