دربا
لغت نامه دهخدا
- درباتر؛ لازم تر. الزم. ( ناظم الاطباء ).
دربا. [ دُ رُب ْ با ] ( اِخ ) ناحیه ای است در سواد عراق در شرق بغداد و نزدیک آن. ( از معجم البلدان ). و رجوع به درتا و درنا شود.
فرهنگ فارسی
ناحیه ایست در سواد عراق در شرق بغداد و نزدیک آن .
فرهنگ معین
دانشنامه عمومی
جدول کلمات
پیشنهاد کاربران
به معنی سعادت درعین نیازمندی