درایش. [ دَ ی ِ] ( اِمص ) اسم مصدر از دراییدن. تأثیر. اثر کردن. ( برهان ) ( آنندراج ). سرایت. ( ناظم الاطباء ) : همه آزمایش همه پرنمایش همه پردرایش چو گرگ طرازی.مصعبی ( از تاریخ بیهقی چ ادیب ص 384 ).
درایش داشتن = تاثیرگذار بودندرایش بچم تحول و ترانسفرم استدرآیش =تاثیرتاثیر مهربانی در زندگیدرایش مهربانی در زندگیبه جای واژه عربی ورودی+ عکس و لینک