درایش

لغت نامه دهخدا

درایش. [ دَ ی ِ] ( اِمص ) اسم مصدر از دراییدن. تأثیر. اثر کردن. ( برهان ) ( آنندراج ). سرایت. ( ناظم الاطباء ) :
همه آزمایش همه پرنمایش
همه پردرایش چو گرگ طرازی.
مصعبی ( از تاریخ بیهقی چ ادیب ص 384 ).

فرهنگ فارسی

اسم مصدر از دراییدن تاثیر

پیشنهاد کاربران

درایش از دراییدن است و درایاندن
دراییدن می شود سخن گفتن
درایان می شود هنگام سخن گفتن، مانند سرایان که می شود هنگام سراییدن ( سرودن، سرود خواندن )
درایش داشتن = تاثیرگذار بودن
درایش بچم تحول و ترانسفرم است
درآیش =تاثیر
تاثیر مهربانی در زندگی
درایش مهربانی در زندگی
به جای واژه عربی ورودی

بپرس