دراماتیک
/derAmAtik/
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( صفت ) منسوب به درام درامی نمایشی .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. [عامیانه، مجاز] غم انگیز و ناراحت کننده.
پیشنهاد کاربران
♦️
نوواژه برای جایگزینیِ #to_dramatize به معنای به صورتِ نمایشی و داستانی درآوردنِ یک رویداد یا گزارش؛ جذاب، مبالغه آمیز و هیجانی بیان کردنِ یک گزارش؛ و جُزین
ا↙️
#آسامیدن ( �. s�. ( � ) m. id. an ) 👈 آ ( پیشوندِ فعل ) سا ( ستاکِ برساخته از ریشه ی نیاایرانیِ - sah به معنای بیان کردن، گفتن ) - - ام ( پسوندِ اسم ساز —� بسنجید با کنام و ورام. ) - - یدن ( نشانه ی مصدر )
... [مشاهده متن کامل]
▪️مثال:
۱ - گزارشِ آن اتفاق را به وی دادند تا آن را برای ساختِ یک فیلمِ پرخرج بِیاسامَد ( دراماتیزه کند، )
۲ - او هر اتفاقِ ساده ای را نخست می آسامید ( مبالغه آمیز بازسازی می کرد، ) سپس با آب وتاب تعریف می کرد.
🔺توجه:
🔹 #drama
🔹 #آسامه ( بسنجید با: چکامه و تَکامه، و بروید به: #تکامه . )
▪️مثال:
۱ - او در چند آسامه ( درامِ ) تلویزیونی خوش درخشیده بود، ولی سینما با تلویزیون فرق داشت.
۲ - آن فیلم آمیزه ای بود از رقص، آسامه و موسیقی.
🔸 #dramatic
or: #dramatical
🔸 #آسامه ای ( آسامه ای )
یا: #آسامین
▪️مثال:
۱ - او هم نقش های طنز و هم نقش های آسامه ای را خوب بازی می کند.
۲ - در یک عملیاتِ آسامین ( هیجان انگیز، ) نیروهای نظامیِ ایران کشتیِ انگلیسی را توقیف کردند.
🔹 #dramatically ناگهانی و قابلِ توجه
🔹 #آسامه وار
▪️مثال:
با به دنیا آوردنِ اولین بچه، زندگیِ آن دو آسام وار ( ناگهانی و بسیار زیاد ) تغییر کرد.
🔹 #dramatization
🔹 #آسامش ( آسامِش )
یا: #آسامین سازی
▪️مثال:
او به رغمِ پیگیری های زیاد نتوانست برای آسامین سازی ( دراماتیزه کردنِ ) چهار اثر از صادقِ هدایت مجوز بگیرد.
🔸 #dramatizer
🔸 #آسامه گر ( آسامه گر )
یا: #آسامین گر
🔸 #undramatic بی هیجان، بی کشمکشِ لازم برای درام شدن
🔸 #ناسام ( ناسام )
یا: #ناسامین
یا: #ناسامه ای
▪️مثال:
آن نوشته اگرچه شاعرانه بود ولی ناسامین ( غیرِدراماتیک ) و بی هیجان می نمود.
🔹 #undramatically
🔹 #ناسامه وار
🔸 #to_overdramatize
🔸 #بیش آسامیدن
🔹 #dramatics
🔹 #آسامه شناسی
یا: #آسامه گری
🔸 #dramatism
🔸 #آسامه گری
یا: #آسامه کاوی
یا: #آسامه شناسی
🔹 #dramatist
🔹 #آسامه نویس
▪️مثال:
همه ی مردانِ آسامه نویس ( درام نویس ) درباره ی پدرانِ خود آسامه می نویسند.
🔸 #dramaturge دستیارِ درام نویس و ویراستارِ درام
🔸 #آسامه ورز ( آسامه وَرز )
▪️مثال:
آسامه ورز به گونه ای داستان را تغییر داد که زنان در آن پررنگ تر دیده شوند.
🔹 #dramaturgy درام نویسی
🔹 #آسامه ورزی
یا: #آسامه نویسی
▪️مثال:
از نخستین دهه های سده ی بیستم به این سو یک انقلاب در عرصه ی آسامه ورزی ( آسامه نویسی ) روی داده است.
🔸 #dramaturgical
or: #dramaturgically
🔸 #آسامه ورزانه
🔹 هم ریشه های دیگرِ #آسامیدن ، #آسامه ، #آسامین و #آسامین سازی در زبا نهای ایرانی:
اوستایی 👈 تلفظ کردن، گفتن ➖ - sah
فارسی باستان 👈 سخن گفتن ➖ θātiy
فارسی میانه 👈 افسانه ➖ afsān
فارسی میانه ترفانی 👈 افسانه ➖ - ps'ng''
پارتی 👈 افسانه ➖ - fs'ng'
فارسی 👈 افسانه، پاسخ
دماوندی 👈 افسانه ➖ āst�nak
آسی 👈 اقرار به گناه ➖ �fson
سانسکریت 👈 ستودن، اعلان کردن ➖ śamsati
آلبانیایی 👈 من می گویم. ➖ thom
پورواهندواروپایی 👈 بیان کردن، اعلان کردن ➖ ķens
�������������������� ⏬⏬⏬
@JavidPajin�� 👈�� فرهنگِ ریشه شناختیِ نوواژگانِ همگانی و دانشی
نوواژه برای جایگزینیِ #to_dramatize به معنای به صورتِ نمایشی و داستانی درآوردنِ یک رویداد یا گزارش؛ جذاب، مبالغه آمیز و هیجانی بیان کردنِ یک گزارش؛ و جُزین
ا↙️
#آسامیدن ( �. s�. ( � ) m. id. an ) 👈 آ ( پیشوندِ فعل ) سا ( ستاکِ برساخته از ریشه ی نیاایرانیِ - sah به معنای بیان کردن، گفتن ) - - ام ( پسوندِ اسم ساز —� بسنجید با کنام و ورام. ) - - یدن ( نشانه ی مصدر )
... [مشاهده متن کامل]
▪️مثال:
۱ - گزارشِ آن اتفاق را به وی دادند تا آن را برای ساختِ یک فیلمِ پرخرج بِیاسامَد ( دراماتیزه کند، )
۲ - او هر اتفاقِ ساده ای را نخست می آسامید ( مبالغه آمیز بازسازی می کرد، ) سپس با آب وتاب تعریف می کرد.
🔺توجه:
🔹 #آسامه ( بسنجید با: چکامه و تَکامه، و بروید به: #تکامه . )
▪️مثال:
۱ - او در چند آسامه ( درامِ ) تلویزیونی خوش درخشیده بود، ولی سینما با تلویزیون فرق داشت.
۲ - آن فیلم آمیزه ای بود از رقص، آسامه و موسیقی.
🔸 #آسامه ای ( آسامه ای )
یا: #آسامین
▪️مثال:
۱ - او هم نقش های طنز و هم نقش های آسامه ای را خوب بازی می کند.
۲ - در یک عملیاتِ آسامین ( هیجان انگیز، ) نیروهای نظامیِ ایران کشتیِ انگلیسی را توقیف کردند.
🔹 #dramatically ناگهانی و قابلِ توجه
🔹 #آسامه وار
▪️مثال:
با به دنیا آوردنِ اولین بچه، زندگیِ آن دو آسام وار ( ناگهانی و بسیار زیاد ) تغییر کرد.
🔹 #آسامش ( آسامِش )
یا: #آسامین سازی
▪️مثال:
او به رغمِ پیگیری های زیاد نتوانست برای آسامین سازی ( دراماتیزه کردنِ ) چهار اثر از صادقِ هدایت مجوز بگیرد.
🔸 #آسامه گر ( آسامه گر )
یا: #آسامین گر
🔸 #undramatic بی هیجان، بی کشمکشِ لازم برای درام شدن
🔸 #ناسام ( ناسام )
یا: #ناسامین
یا: #ناسامه ای
▪️مثال:
آن نوشته اگرچه شاعرانه بود ولی ناسامین ( غیرِدراماتیک ) و بی هیجان می نمود.
🔹 #ناسامه وار
🔸 #to_overdramatize
🔸 #بیش آسامیدن
🔹 #آسامه شناسی
یا: #آسامه گری
🔸 #آسامه گری
یا: #آسامه کاوی
یا: #آسامه شناسی
🔹 #آسامه نویس
▪️مثال:
همه ی مردانِ آسامه نویس ( درام نویس ) درباره ی پدرانِ خود آسامه می نویسند.
🔸 #dramaturge دستیارِ درام نویس و ویراستارِ درام
🔸 #آسامه ورز ( آسامه وَرز )
▪️مثال:
آسامه ورز به گونه ای داستان را تغییر داد که زنان در آن پررنگ تر دیده شوند.
🔹 #dramaturgy درام نویسی
🔹 #آسامه ورزی
یا: #آسامه نویسی
▪️مثال:
از نخستین دهه های سده ی بیستم به این سو یک انقلاب در عرصه ی آسامه ورزی ( آسامه نویسی ) روی داده است.
🔸 #آسامه ورزانه
🔹 هم ریشه های دیگرِ #آسامیدن ، #آسامه ، #آسامین و #آسامین سازی در زبا نهای ایرانی:
اوستایی 👈 تلفظ کردن، گفتن ➖ - sah
فارسی باستان 👈 سخن گفتن ➖ θātiy
فارسی میانه 👈 افسانه ➖ afsān
فارسی میانه ترفانی 👈 افسانه ➖ - ps'ng''
پارتی 👈 افسانه ➖ - fs'ng'
فارسی 👈 افسانه، پاسخ
دماوندی 👈 افسانه ➖ āst�nak
آسی 👈 اقرار به گناه ➖ �fson
سانسکریت 👈 ستودن، اعلان کردن ➖ śamsati
آلبانیایی 👈 من می گویم. ➖ thom
پورواهندواروپایی 👈 بیان کردن، اعلان کردن ➖ ķens
�������������������� ⏬⏬⏬
@JavidPajin�� 👈�� فرهنگِ ریشه شناختیِ نوواژگانِ همگانی و دانشی
نمایشی
دراماتیک در فن بیان به انتقال حس و معنا به کلمه مفهوم پیدا میکنه
غمگین ناراحت
یعنی مثل داستان بتوان آن را تعریف کرد.
بازی فوتبال دراماتیک: بازی ای که تعریفی دارد: یک گل این تیم، یکی آن تیم، پنالتی، اخراج، بعد بازگشت به بازی، گل دقیقه 93 . . .
بازی فوتبال دراماتیک: بازی ای که تعریفی دارد: یک گل این تیم، یکی آن تیم، پنالتی، اخراج، بعد بازگشت به بازی، گل دقیقه 93 . . .
درود دوستان گلم ، درام یعنی نمایشنامه یی ک ب صورت تئاتر اجرا میشه و هم هیجان داره وهم غم انگیزه حالا در لفظ عامیانه بستگی داره این واژه کجا ب کار رفته باشه گاهی اوقات معنیش همونه ولی منظور جوری دیگ جلوه پیدا میکنه
دراماتیک رو توی فیلمها اینجوریه که یه کاراکتر با وجهه منفی که با اعمال خیانت امیز موجب تنفر میشه ولی در آخر فیلم با تغییر صدهشتاد درجه به شخصیت وفا دار و مثبت فیلم تبدیل میشه و معمولا جانش رو در راه آدم
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
خوبه شدن از دست میده. توی فوتبال هم تیمی از حریف عقب می افته توی دقایق آخر بازی نتیجه رو تغییر میده
به معنای کشمکش داستان است و هرزمانی در داستان یا فیلمی کنش و واکنشهایی متقابل و پیش برنده داستان را مشاهده کردی یک واقعه دراماتیک دیدی ، در واقع به رابطه علت و معلولی بین کشمکشها ورویدادهای فیلم یا داستان میگویند در واقع وجود جدال و کشمکش داستان را دراماتیک میکند.
... [مشاهده متن کامل]
یک متن دراماتیک به معنی متنی نمایشی است، یعنی متنی که قابلیت اجرایی داشته باشد و دارای جذابیت و کشش لازم برای جلب تماشاگر داشته باشد و بتواند او را به اندازه کافی درگیر کند و همذات پنداری او را برانگیزد و او را به سرنوشت شخصیت های فیلم علاقمند سازد.
... [مشاهده متن کامل]
یک متن دراماتیک به معنی متنی نمایشی است، یعنی متنی که قابلیت اجرایی داشته باشد و دارای جذابیت و کشش لازم برای جلب تماشاگر داشته باشد و بتواند او را به اندازه کافی درگیر کند و همذات پنداری او را برانگیزد و او را به سرنوشت شخصیت های فیلم علاقمند سازد.
نمایش چشمگیر / نمایش خیره کننده
درام تو دو کلمه خلاصه میشه:
۱. غم
۲. شادی
۱. غم
۲. شادی
غم و عشق
باورنکردنی . نارحت کننده . یا شگفت زدکی باور نکردنی
دراماتیک یعنی هنر یعنی کاری که بهش علاقه داری یعنی کاری که توش هنر داری
عاشقانه غم انگیز
داستان غم انگیز
داستان غم انگیز
دراماتیک یه اصطلاح با معانی مختلف. تو فیلمای درامایتک اینجوریه که آخر فیلم یهویی کاراکتری که از اول فیلم نقش به ادم بده بود با یکسری تغییرات به آدم خوبه تبدیل میشه و معمولان با خوب شدنش جونش رو از دست میده و معشوقه اش بالای سرش گریه میکنه
درماتیک مشکلات جامعه رو بصورت سطحی طنز خنده دار مطرح میکنه اما در واقع در عمق ماجرا جدی و تلخ است
دراماتیک در فارسی به نحوه جمله بندی بستگی دارد ولی معنی اصلی آن نمایشی میباشد
مثال: فرضیه دراماتیک داستان شما چیست؟=فرضیه نمایشی داستان شما چیست
مثال:موقعیت دراماتیک چیست؟=موقعیت نمایشی چیست؟=شرایط نمایشی چیست یا کاملتر شرایط پیرامون ماجرا کدام است
مثال: فرضیه دراماتیک داستان شما چیست؟=فرضیه نمایشی داستان شما چیست
مثال:موقعیت دراماتیک چیست؟=موقعیت نمایشی چیست؟=شرایط نمایشی چیست یا کاملتر شرایط پیرامون ماجرا کدام است
دراماتیک زهراس بقیه اداشو در میارن
ترکیب رمانتیک و درام است که میشه عاشقانه غم انگیز
دراماتیک یعنی درعین حالت درام دارد. . . . . تهش
بایک تراژدی تموم میشه
بایک تراژدی تموم میشه
از نظر بنده دراماتیک زیر مجموعه از درام است که به ژانر احساسی اضافه می شود . در درام کارکتر هم با مشکلات روبرو می شود و هم می خندد درواقع زندگی می کند و در دراماتیک همان کارکتر درام احساساتی تر می شود .
دراماتیک. به معنی رویایی، محیج، همراه بااحساس میباشد
به نظرم از کلمه dream بمعنی رویا وخیال میاد یعنی خیالی وغیر واقعی
داستانی اما ن خیالی
یعنی نمایش درام و احساسی
ویا چیزی ناراحت کننده﴿ عاشقانه غم انگیز﴾
ویا چیزی ناراحت کننده﴿ عاشقانه غم انگیز﴾
دراماتیک: [اصطلاح موسیقی ] در دسته بندی های صدا، این سبک صدا اشاره به صدای بزرگ و قوی دارد ( مثلا یک سوپرانو دراماتیک )
داستانی بودن
از نظر من ینی احساسی بودن
به نظر من درام ینی خود دنیا ، در عین تلخی شادی هم داره
درام حول محور غم اندوه شامل میشه اما دوستان ب شادی، عشق، رویا. . . اشاره کردن که بنظرم ربطی به درام نداره میتونه رمانتیک باشه.
به معنی جدی است
در کل کاری وقایع زندگی و جامعه رو به تصویر بکشه دراماتیک بهش میگن
در کل کاری وقایع زندگی و جامعه رو به تصویر بکشه دراماتیک بهش میگن
نمایش و فیلمی که درگیر رویدادها واتفاقات ومشکلات عدیده میشه باپایان شگفت انگیز
تقریبا تمام نمایشنامه هایی رو که شامل تماشاچی و طرز عمل جدی مطالب هستند در بر میگیره و در عین حال نوع خاصی از نمایشنامه های جدی که به سادگی با هر اصطلاح دیگه ای قابل وصف نیستن توصیف میکنه.
محزون
درام ( یا دراماتیک ) نام ژانری در سینماست که در آن کاراکترهای فیلم در چارچوبی واقعی با مشکلات احساسی روبرو می شوند.
تلفیق نمایشنامه کمیک و تراژدی . . . . درام گفته می شود. . . داستانی که در عین خنده دار بودن به یک تراژدی ختم میشود
درام یعنی عشق غم شادی
شگفت انگیز و دوست داشتنی
اونی که دوستان به عنوان رویایی یا قشنگ و زیبا منظورشون هست, رمانتیک هستش و هیچ ارتباطی به دراماتیک نداره.
دراماتیک به هر اتفاق یا موضوعی که حول محور غم و اندوه باشه رو شامل میشه.
معید باشید.
دراماتیک به هر اتفاق یا موضوعی که حول محور غم و اندوه باشه رو شامل میشه.
معید باشید.
قشنگ. زیبا، از روی علاقه
رویایی
یعنی ناراحت کننده باور نکردنی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٤٢)