دراق
لغت نامه دهخدا
دراق. [ دَرْ را ] ( ع اِ ) تریاق. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). یکی آن دراقة است. ( از اقرب الموارد ). || می. ( منتهی الارب ). خمر. || درختی است میوه دار و میوه آن. ( از اقرب الموارد ). شفتالو. هلو ( معمول در سوریه ). ( یادداشت مرحوم دهخدا ).
فرهنگ فارسی
دانشنامه عمومی
دراق (استان مدیه). دراق ( به عربی: دراق ) یک شهرداری در الجزایر است که در استان مدیه واقع شده است. [ ۱] دراق ۷٬۶۹۵ نفر جمعیت دارد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفwiki: دراق (استان مدیه)
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید