[ویکی نور] دراسات فی أصول التفسیر تألیف محمد کبیر یونس از جمله آثار معاصر است که با توجه به منابع اهل سنت به بررسی و تبیین اصول علم تفسیر قرآن پرداخته است.
وی در ادامه، اهداف نگارش این اثر را تبیین اصول تفسیر و بیان قواعد آن با ذکر مثال هایی دانسته است که این قواعد را توضیح دهد.
این اثر مشتمل بر یک مقدمه، یک تمهید، هشت باب و یک خاتمه است. مباحث تمهید در سه فقره و مباحث ابواب کتاب در ضمن فصل هایی مطرح شده است.
نویسنده در مقدمه کتاب به پیشینه تحقیق در زمینه موضوع کتاب پرداخته و می نویسد: باوجود اهتمام علما به موضوع علوم قرآن در گذشته و حال، توجه آن ها به نگارش آثاری مختص به «اصول علم تفسیر» اندک است. وی آثاری که در این زمینه نوشته شده را در چهار بخش دسته بندی کرده و رجوع به آن ها را برای محقق در این موضوع ضروری دانسته است:
در تمهید کتاب کلیاتی پیرامون تفسیر قرآن، چگونگی شکل گیری تفسیر و مراحل آن و اصول تفسیر و مصادر آن مطرح شده است. نویسنده تفصیل ابن تیمیه در موضوع اصول تفسیر را بهترین منبعی دانسته که تقریباً همه کسانی که پس از او در این موضوع سخن گفته اند مانند زرکشی در البرهان، ابن کثیر در مقدمه تفسیرش و سیوطی در الإتقان از آن استفاده کرده اند.
در باب اول، تفسیر قرآن به قرآن در شش فصل مطرح است که تفسیر آیات مجمل به وسیله مبین، عام به خاص، مطلق به مقید و مانند آن از جمله آن است. ایشان در این باب با ذکر شواهد قرآنی مطالب کتاب را پیش برده است. در چهارمین فصل از این باب پس از ذکر تعریف نسخ و شروط آن، تفاوت بین نسخ و بداء و تخصیص مطرح شده است. سپس راه های شناخت نسخ و انواع نسخ هایی که در قرآن آمده بررسی شده است.
وی در ادامه، اهداف نگارش این اثر را تبیین اصول تفسیر و بیان قواعد آن با ذکر مثال هایی دانسته است که این قواعد را توضیح دهد.
این اثر مشتمل بر یک مقدمه، یک تمهید، هشت باب و یک خاتمه است. مباحث تمهید در سه فقره و مباحث ابواب کتاب در ضمن فصل هایی مطرح شده است.
نویسنده در مقدمه کتاب به پیشینه تحقیق در زمینه موضوع کتاب پرداخته و می نویسد: باوجود اهتمام علما به موضوع علوم قرآن در گذشته و حال، توجه آن ها به نگارش آثاری مختص به «اصول علم تفسیر» اندک است. وی آثاری که در این زمینه نوشته شده را در چهار بخش دسته بندی کرده و رجوع به آن ها را برای محقق در این موضوع ضروری دانسته است:
در تمهید کتاب کلیاتی پیرامون تفسیر قرآن، چگونگی شکل گیری تفسیر و مراحل آن و اصول تفسیر و مصادر آن مطرح شده است. نویسنده تفصیل ابن تیمیه در موضوع اصول تفسیر را بهترین منبعی دانسته که تقریباً همه کسانی که پس از او در این موضوع سخن گفته اند مانند زرکشی در البرهان، ابن کثیر در مقدمه تفسیرش و سیوطی در الإتقان از آن استفاده کرده اند.
در باب اول، تفسیر قرآن به قرآن در شش فصل مطرح است که تفسیر آیات مجمل به وسیله مبین، عام به خاص، مطلق به مقید و مانند آن از جمله آن است. ایشان در این باب با ذکر شواهد قرآنی مطالب کتاب را پیش برده است. در چهارمین فصل از این باب پس از ذکر تعریف نسخ و شروط آن، تفاوت بین نسخ و بداء و تخصیص مطرح شده است. سپس راه های شناخت نسخ و انواع نسخ هایی که در قرآن آمده بررسی شده است.
wikinoor: دراسات_فی_أصول_التفسیر