دیکشنری
مترجم
بپرس
درازنول
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
درازنول. [ دِ ] ( ص مرکب ) درازمنقار: قُعقُع؛ مرغی است درازنول و درازپای. ( منتهی الارب ).
فرهنگ فارسی
دراز منقار . مرغی است دراز نول و دراز پای .
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها