درازنفس. [ دِ ن َ ف َ ] ( ص مرکب ) آنکه نفسی دراز دارد. || کنایه از پرگوی و پرحرف. ( برهان ). بسیار حرف زن. ( لغت محلی شوشتر خطی ). پرگو. بسیارسخن. روده دراز. پرروده. پرچانه. وراج. مکثار.