دیکشنری
مترجم
بپرس
دراز روی
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
درازروی. [ دِ ] ( ص مرکب ) کشیده روی. مخروطالوجه. ( دهار ). درازرخسار.
فرهنگ فارسی
کشیده روی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها