در گیراندن

لغت نامه دهخدا

درگیراندن. [ دَ دَ ] ( مص مرکب ) رجوع به درگیرانیدن شود.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) روشن کردن بر افروختن ( هیزم چراغ وغیره )

پیشنهاد کاربران

بپرس