پیش افگندن
نزد کسی رفتن
نزد کسی رفتن
در پیش افکندن: جلو انداختن.
( ( و بر دوش حمالی نهاد و او را در پیش افگند . ) )
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۱۱۵ ) .
( ( و بر دوش حمالی نهاد و او را در پیش افگند . ) )
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۱۱۵ ) .