در پیخته

لغت نامه دهخدا

درپیخته. [ دَ ت َ / ت ِ ] ( ن مف مرکب ) پیخته. پیچیده شده. تاه شده : و منه نشر الخشب بالمنشار، برای آنکه چوب تا درست باشد به نامه و جامه درپیخته ماند و چون به منشار نشر کنند به آن ماند که جامه یا نامه برافلاخند. ( تفسیر ابوالفتوح رازی ج 2 ص 405 س 5 ).

فرهنگ فارسی

پیخته پیچیده شده تائ شده

پیشنهاد کاربران

بپرس