در و دوز

لغت نامه دهخدا

در و دوز. [ دَ / دِ / دُ رُ ] ( ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) معنی ترکیبی آن دریدن و دوختن است و کسی را گویند که صاحب تجربه و دانا باشد که اگر احیاناً امر غلطی از او سر زند اصلاح آن را به دانستگی تواند. ( لغت محلی شوشتر - نسخه خطی ). درادوزا. دران و دوزان. درانه و دوزانه. رجوع به درادوزا شود. || کسی را گویند که جنگ و صلح و نیکی و بدی را با هم کند. ( لغت محلی شوشتر خطی ) :
سال و نیم است که غمگین دل ورنجورتنی
با بلا بر ستدو داد و در و دوز پدر.
سوزنی.
|| حیله. مکر. تزویر. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) :
ای سوزنیک چون پسر خواجه ٔکلاج
با زرق و لباسات و فسون و در و دوزی.
سوزنی

فرهنگ فارسی

معنی ترکیبی آن دریدن و دوختن است و کسی را گویند که صاحب تجربه و دانا باشد که اگر احیانا امر غلطی از او سر زند اصلاح آنرا به دانستگی تواند کسی را گویند که جنگ و صلح و نیکی و بدی را با هم کند حیله مکر تزویر

واژه نامه بختیاریکا

( دِرُ و دُوز ) ( تم ) ؛ دریدن و دوختن؛ خیاطی؛ معادل دوخت و دوز

پیشنهاد کاربران

بپرس