بهم پیوستن، بهم پیچیدن، در هم بافتن، در هم گیر کردن، بهم قفل کردن، بهم ارتباط داشتن
در هم امیختن، بهم پیچیدن، تقاطع کردن، مشبک کردن، در هم بافتن، از هم گذراندن
تقاطع کردن، در هم بافتن، درهم بافته شدن، درهم پیچیدن، بهم تابیدن
با هم امیختن، مشبک کردن، در هم بافتن، با هم بافتن
در هم بافتن، با هم بافتن، درهم متقاطع کردن
در هم بافتن، درهم پیچیدن، درهم گیر افتادن
در هم بافتن