در مکنون

دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] در مکنون (شبهۀ معترضین). درّ مکنون یا شبهۀ معترضین تألیف میرزا حسن لاهیجى یکی از شش رساله فارسی با نام رسائل فارسی به چاپ رسیده است.
این کتاب رساله اى است در ردّ آراء اهل سنت و ایراد آنها بر شیعه که قائلند تقاعد حضرت امیرالمؤمنین(ع) از حرب خلفاى ثلاثه، براى تقیه بود و اینکه اگر تقیه حق است، چرا امام حسین(ع) تقیه ننمودند.
ساختار کتاب: مؤلف در این رساله به دو گونه مبنایى و بنایى ایرادات اهل سنت را پاسخ مى دهد.
او قائل است، اگر عصمت ثابت شد، هر کارى که به ظاهر منافى آن باشد، حتما مصلحتى دارد. در جواب دوم که به صورت اجمالى و تفصیلى مطرح مى کند، علت تقیه کردن امیرالمؤمنین(ع) و تقیه نکردن امام حسین(ع) را توضیح مى دهد.
تزکیةالصحبة یا تألیف المحبة

پیشنهاد کاربران

دُرِّ مکنون ؛ مروارید قیمتی خوش آب و اعلا. ( ناظم الاطباء ) . لؤلؤ مکنون. مروارید پوشیده در صدف ، لیکن �مکنون � در این ترکیب از معنی لغوی منسلخ شده و معنی دیگری یافته است از آن جمله گرانبها، قیمتی ، آبدار و درخشان :
...
[مشاهده متن کامل]

زهد و عدالت سفال گشت و حجر
جهل و سفه زر و در مکنون شد.
ناصرخسرو.
گرت مدح بنده پسند آید ای شه
کنم در مکنون مقفی و موزون.
سوزنی.
خزانه مدیح تو را در گشادم
به صحرا نهادم بسی در مکنون.
سوزنی.
زآنکه ز اقبال او هر آینه من
صدف چند در مکنونم.
انوری ( دیوان چ سعید نفیسی ص 225 ) .
طارم زر بین که درج در مکنون کرده اند
طاق ازرق بین که جفت گنج قارون کرده اند.
مجیرالدین بیلقانی.
گر آن گنج آید از ویرانه بیرون
به تاجش برنهم چون در مکنون.
نظامی.
خواهم که به یاد عشق مجنون
رانی سخنی چو در مکنون.
نظامی.
قطره ای را در مکنون می دهد
نقطه ای را دور گردون می دهد.
عطار.
با خطی چون در مکنون و نظمی چون زر موزون. ( لباب الالباب چ نفیسی ص 35 ) .
تو آن در مکنون یکدانه ای
که پیرایه سلطنت خانه ای.
سعدی ( بوستان ) .
از فروغ گوهر شهوار تاج خسرویت
چشم حاسد چون صدف پر در مکنون باد و هست.
ابن یمین.
این در مکنون را که در بحر خاطر مخزون بود، در رشته بیان کشد. ( حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 5 ) .

مروارید قیمتی آبدار و درخشان و پنهان در صدف
مروارید قیمتی و خوشاب. ( دهخدا )