در مقایسه با


برابر پارسی: در سنجش با

پیشنهاد کاربران

در قیاس با
به نسبت ؛ در مقایسه. در سنجش :
زر که بر او سکه مقصود نیست
آن زر و زرنیخ به نسبت یکی است.
نظامی.
با قد تو زیبا نبود سرو به نسبت
با روی تو نیکو نبود مه به اضافت.
سعدی.
In comparison with, versus

بپرس