نسبت به، در برابرِ
به نسبت ؛ در مقایسه. در سنجش :
زر که بر او سکه مقصود نیست
آن زر و زرنیخ به نسبت یکی است.
نظامی.
با قد تو زیبا نبود سرو به نسبت
با روی تو نیکو نبود مه به اضافت.
سعدی.
زر که بر او سکه مقصود نیست
آن زر و زرنیخ به نسبت یکی است.
نظامی.
با قد تو زیبا نبود سرو به نسبت
با روی تو نیکو نبود مه به اضافت.
سعدی.