در معرض گذاشتن

مترادف ها

subject (فعل)
تحت کنترل دراوردن، در معرض گذاشتن، مطیع کردن، در معرض بودن یا قراردادن

expose (فعل)
نمایش دادن، افشاء کردن، در معرض گذاشتن، بی پناه گذاشتن، بی حفاظ گذاردن، ظاهر ساختن

فارسی به عربی

تعرض , موضوع

پیشنهاد کاربران

" آزنهادن، آزهشتن/آزشاندن" : در معرض قرار دادن، در معرض گذاشتن
" آزشَستَن یا آزشیدَن" ( بُن کنونی: آزشین ) : در معرض قرار گرفتن
پیشوندِ " آز ":
در زبانِ پارسی پیشوندی که بازنمایی کننده یِ " بیرون، به بیرون، معرض، در معرض" می باشد، " آز" است. " آز" را در " آزمودن" داریم. ریختِ کهن ترِ " آز" ، " اوز، اوس" بوده است و ریختهایِ دیگرِ آن در زبانِ پارسی " ز" در " زدودن و " اُس" نیز می باشد. پیشوندِ " آز" با "aus " در زبانِ آلمانی و " ex " زبانهای اروپایی همریشه است. در زبانِ آلمانی " ( خود را ) در معرضِ چیزی گذاشتن/قرار دادن" برابر با " sich einer Sache aussetzen " است که کارواژه یِ " aussetzen" برآمده از پیشوندِ "aus" و کارواژه یِ "setzen" است.
...
[مشاهده متن کامل]

2 - " نهادن/هشتن" یا " شاندن":
"نهادن/هشتن" که به روشنی برابر با " قرار دادن، گذاشتن" است. ( بُن کنونی نهادن: نِه/بُن کنونیِ هشتن:هِل ) .
کارواژه یِ "شاندن" گذاریِ کارواژه یِ " شستَن یا شیدن" است که بر آمده از واژگانِ " خشی، شی" در اوستایی به چمِ " جای گرفتن" است ( ن. ک. زیرواژه یِ " نِشستن" یا "نِشاندن" را در همین تارنما ) .
بُن کنونیِ " شَستَن/شیدن"، "شین" است بمانندِ " نِ. شین".
بُن کنونیِ "شاندن"، " شان" است؛بمانندِ " نِ. شان".

subject somebody/something to something=to force someone or something to experience something very unpleasant, especially over a long time

بپرس