در معرض مخاطره گذاشتن

مترادف ها

adventure (فعل)
در معرض مخاطره گذاشتن، دستخوش حوادث کردن، با تهور مبادرت کردن، دل به دریا زدن، خود را به مخاطره انداختن

فارسی به عربی

مغامرة

پیشنهاد کاربران

subject somebody/something to something=to force someone or something to experience something very unpleasant, especially over a long time

بپرس