در معرض خطر


معنی انگلیسی:
sitting target, sitting duck
exposed to danger
, at stake

پیشنهاد کاربران

دَر مَعرَضِ خَطَر: در خطر، دستخوشِ خطر، فرارویِ / پیشِ - رویِ خطر، در رودررویی / رویارویی با خطر
در خطر، دستخوشِ خطر
✍️ at risk
✍️ at stake
در تیررسِ خطر
مواجهه با خطر
خود را در معرضِ خطر قرار دادن: خود را به خطر انداختن، خود را به مخاطره افکندن
دَمِ چک ( عامیانه )

درکتاب چیزی نوشته بو اینجا چیزی ولی خوبه

بپرس