در شرف وقوع بودن


معنی انگلیسی:
impend

مترادف ها

impend (فعل)
مشرف بودن، اویزان کردن، در شرف وقوع بودن، محتمل الوقوع بودن

پیشنهاد کاربران

دَر شُرُفِ وُقوع بودَن: در آستانەیِ رویدادن، نزدیک به رویدادن، در نزدیکیِ رخداد بودن، در روندِ / فرایندِ رخدادن، در پیش بودن، نزدیک بودن
be brewing
if something unpleasant is brewing, it will happen soon
=Trouble is brewing/ There is trouble brewing
There is difficulty, danger, or unrest fermenting or expected to arise in the future
در پیش بودن
جنگی سخت در پیش است

بپرس