در سر چیزی کردن

پیشنهاد کاربران

در سر چیزی کردن ؛ صرف آن کردن. از دست دادن :
در سر کار تو کردم دل و دین با همه دانش
مرغ زیرک بحقیقت منم امروز و تو دامی.
سعدی.
دل و دین درسر کارت شد و بسیاری نیست
سر و جان خواه که دیوانه تأمل نکند.
...
[مشاهده متن کامل]

سعدی.
ترسم این قوم که بر دردکشان میخندند
در سر کار خرابات کنند ایمان را.
حافظ.
چو شمع صبحدمم شد ز مهر او روشن
که عمر در سر این کارو بار خواهم کرد.
حافظ.

بپرس