در زبان گرفتن ؛ بهمه کس گفتن. فاش کردن. عیب گفتن. بزبان گرفتن : چنانکه بوسهل زوزنی را در آنچه رفت [ استخفاف حسنک ] مردمان در زبان گرفته و بدگفتند. ( تاریخ بیهقی ) . جهانیان انوشیروان را در زبان گرفته بودند از آنچ باطن حال نمی دانستند. ( فارسنامه ابن البلخی ) .
... [مشاهده متن کامل]
چو شمع هر که به افشای راز شد مشغول
بسش زمانه چو مقراض در زبان گیرد.
حافظ.
... [مشاهده متن کامل]
چو شمع هر که به افشای راز شد مشغول
بسش زمانه چو مقراض در زبان گیرد.
حافظ.