در دم اژدها یا مار شدن

پیشنهاد کاربران

در دم اژدها یا مار شدن ( آمدن ) ؛ خود را به خطر افکندن. به کاری بس خطرناک دست یازیدن :
به مردی شوی در دم اژدها
کنی خواهران را ز ترکان رها.
فردوسی.
هرآن کس که شد در دم اژدها
بکوشید و هم زو نیامد رها.
...
[مشاهده متن کامل]

فردوسی.
کجا آورد دانش تو بها
چو آیی چنین در دم اژدها.
فردوسی.
ز دام بلا یافتم من رها
تو چندین مشو در دم اژدها.
فردوسی.
رهی را شدن در دم مار و شیر
از آن به که بر شاه باشددلیر.
اسدی.

بپرس