در خود فرو رفتن

مترادف ها

introspect (فعل)
بخود آمدن، به خود برگشتن، در خود فرو رفتن

پیشنهاد کاربران

در خود فرورفتن ؛ در خود غوطه ور شدن. سخت به اندیشه فرورفتن :
به اندیشه در خون فرورفت پیر
که ای نفس کوته نظر پند گیر.
سعدی ( بوستان ) .

بپرس