درجنبیدن. [ دَ جُم ْ دَ ] ( مص مرکب ) جنبیدن. از جای رفتن. حرکت کردن : لشکر شادبهر درجنبیدنای روئین و کوس بغرنبید.عنصری.رجوع به جنبیدن شود.