در جسم چیزی فرو کردن

مترادف ها

ingraft (فعل)
اسقاء کردن، اشباع کردن، رنگ ثابت زدن، در ذهن جانشین کردن، در جسم چیزی فرو کردن

پیشنهاد کاربران

بپرس