دیکشنری
مترجم
بپرس
در تنگنا
معنی انگلیسی
:
constrained
,
hard pressed
,
tight
دنبال کنید
مترادف ها
strait
(صفت)
دشوار، باریک، در مضیقه، در تنگنا
فارسی به عربی
مضیق
پیشنهاد کاربران
بی پس و پیش
لب هِرِه
( لهجه و گویش تهرانی )
در تنگنا
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها