encircle
During the eighteenth century the British Isles, despite their small size, finally established an empire that encircled the globe.
در بر گرفتن ؛ در کنار گرفتن :
سرش در بر گرفت از مهربانی
جهان از سرگرفتش زندگانی.
نظامی.
به دستان خود بند از او بر گرفت
سرش را ببوسید و در بر گرفت.
سعدی ( بوستان ) .
دو چشمش ببوسید و در بر گرفت
... [مشاهده متن کامل]
وز آنجا طریق یمن برگرفت.
سعدی.
هر شب صنمی در بر گیرند که بدیدار او هر روز جوانی از سر گیرند. ( گلستان ) .
to range. . ارادت. دکتر حسن هناره
شمول
Inclusion
شامل شدن
incorporate something into/in something
دربر گرفتن
به انگلیسی: take time
این فقط چند دقیقه وقت دربر می گیرد It takes just a few minutes
به سویدی ( سوئدی ) ta tid
این فقط چند دقیقه وقت دربر می گیرد Det tar bara n�gra minuter
چیزی را فوت آب شدن
پاسخ به کاربر عجم:
دوست گرامی به گمان من، این واژه پیشنهادی شما نادرست است. نه از بَهر اینکه از دو پیشوند کارواژه ساخته اید ( این کار درست است ) ، از برای آنکه در کارواژه پیشنهادی شما ( دَربریدن ) ( دَر ) نخش پیشوندی دارد و کارواژه اصلی ( بَریدن ) می شود که بن کنونی آن ( بَر ) خواهد بود ولی ما در زبان پارسی کارواژه ی ( بُردن ) داریم ( درستِ آن بَردن است ) که بن کنونی آن نیز ( بَر ) هست، و دو کارواژه نمی توانند یک بُنِ کنونیِ یکسان داشته باشند ( از نگر بازگشتی ) ولی یک کارواژه می تواند معناهای گوناگون داشته باشد. پس از نظر دستوری نادرست است.
... [مشاهده متن کامل]
باسپاس
کارواژه ( گرفتن ) در زبان آلمانی ( nehmen ) است.
پیشوند ( بر ) در زبان پارسی از نگر معنایی برابر با auf ( بر، بر رویِ ) در زبان آلمانی است.
و ( دربرگرفتن ) در پارسی برابر با ( aufnehmen ) در زبان آلمانی است.
... [مشاهده متن کامل]
یعنی چیزی که ما ( دربرگرفتن ) می گوییم از نگر معنایی آنها در زبانشان ( برگرفتن ) می گویند.
دَربَریدَن.
یعنی درک کردن
پوشش دادن
متضمن بودن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)