در بر گرفتن


معنی انگلیسی:
invest, involve, surround, fold

لغت نامه دهخدا

در بر گرفتن. [ دَ ب َ گ ِ رِ ت َ ] ( مص مرکب ) چسبانیدن کسی را بخود رویاروی. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). بغل کردن. التزام. ( دهار ) ( المصادر زوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ) :
ایدون گمان بری که گرفتستی
در بر به مهر خوب یکی دلبر.
ناصرخسرو.
عزمت بر این جهاد که در بر گرفته ای
بر هرچه هست در بر توکامگار باد.
مسعودسعد.
مُلتَزِم ؛ در برگیرنده. ( دهار ). مُلتَزَم ؛ در بر گرفته. ( دهار ). و رجوع به این ترکیب ذیل بر شود.

واژه نامه بختیاریکا

وا ور وَندِن

مترادف ها

embrace (فعل)
پذیرفتن، در اغوش گرفتن، شامل بودن، بغل کردن، در بر گرفتن

snuggle (فعل)
جمع شدن، در بر گرفتن، در بستر غنودن

encompass (فعل)
محاصره کردن، احاطه کردن، دور گرفتن، شامل بودن، دارا بودن، در بر گرفتن، حلقه زدن

twine (فعل)
در بر گرفتن، بهم بافتن

enclasp (فعل)
در اغوش گرفتن، در بر گرفتن، بچنگ آوردن

enfold (فعل)
در اغوش گرفتن، در لفافه پیچیدن، پیچیدن، در بر گرفتن، با لفافه پوشاندن

infold (فعل)
پوشاندن، در برداشتن، پیچیدن، در بر گرفتن

فارسی به عربی

عناق ، إِحَاطَة
احط , برمة، احط , برمة

پیشنهاد کاربران

encircle
During the eighteenth century the British Isles, despite their small size, finally established an empire that encircled the globe.
در بر گرفتن ؛ در کنار گرفتن :
سرش در بر گرفت از مهربانی
جهان از سرگرفتش زندگانی.
نظامی.
به دستان خود بند از او بر گرفت
سرش را ببوسید و در بر گرفت.
سعدی ( بوستان ) .
دو چشمش ببوسید و در بر گرفت
...
[مشاهده متن کامل]

وز آنجا طریق یمن برگرفت.
سعدی.
هر شب صنمی در بر گیرند که بدیدار او هر روز جوانی از سر گیرند. ( گلستان ) .

to range. . ارادت. دکتر حسن هناره
شمول
Inclusion
شامل شدن
incorporate something into/in something
دربر گرفتن
به انگلیسی: take time
این فقط چند دقیقه وقت دربر می گیرد It takes just a few minutes
به سویدی ( سوئدی ) ta tid
این فقط چند دقیقه وقت دربر می گیرد Det tar bara n�gra minuter
چیزی را فوت آب شدن
پاسخ به کاربر عجم:
دوست گرامی به گمان من، این واژه پیشنهادی شما نادرست است. نه از بَهر اینکه از دو پیشوند کارواژه ساخته اید ( این کار درست است ) ، از برای آنکه در کارواژه پیشنهادی شما ( دَربریدن ) ( دَر ) نخش پیشوندی دارد و کارواژه اصلی ( بَریدن ) می شود که بن کنونی آن ( بَر ) خواهد بود ولی ما در زبان پارسی کارواژه ی ( بُردن ) داریم ( درستِ آن بَردن است ) که بن کنونی آن نیز ( بَر ) هست، و دو کارواژه نمی توانند یک بُنِ کنونیِ یکسان داشته باشند ( از نگر بازگشتی ) ولی یک کارواژه می تواند معناهای گوناگون داشته باشد. پس از نظر دستوری نادرست است.
...
[مشاهده متن کامل]

باسپاس

کارواژه ( گرفتن ) در زبان آلمانی ( nehmen ) است.
پیشوند ( بر ) در زبان پارسی از نگر معنایی برابر با auf ( بر، بر رویِ ) در زبان آلمانی است.
و ( دربرگرفتن ) در پارسی برابر با ( aufnehmen ) در زبان آلمانی است.
...
[مشاهده متن کامل]

یعنی چیزی که ما ( دربرگرفتن ) می گوییم از نگر معنایی آنها در زبانشان ( برگرفتن ) می گویند.

دَربَریدَن.
یعنی درک کردن
پوشش دادن
متضمن بودن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس