در بالا


معنی انگلیسی:
above, head, overhead, up

لغت نامه دهخدا

دربالا. [ دَ ] ( اِخ ) دهی است جزء دهستان بهنام بخش ورامین شهرستان تهران ، واقع در 4هزارگزی خاور ورامین با 226 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن ماشین رو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

فرهنگ فارسی

دهی است جزئ دهستان بهنام بخش ورامین شهرستان تهران واقع در ۴ هزار گزی خاور ورامین با ۲۲۶ تن سکنه آب آن از قنات و راه آن ماشین رو است.

مترادف ها

over (قید)
در بالا

above (قید)
بالاتر، در بالا، قسمت بالا، برتر

atop (قید)
در بالا، بالا، در بالای، در روی، بطرف بالا

o'er (قید)
در بالا

فارسی به عربی

فوق
انتهی

پیشنهاد کاربران

بپرس