در باب
/darbAbe/
مترادف در باب: درباره، درحق، درخصوص، درمورد، راجع به
برابر پارسی: درباره، در این باره
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
ده کوچکی است از دهستان بهر آسمان بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت .
مترادف ها
در، درباره، در حدود، راجع به، پیرامون، در باب، در شرف، با، قریب، در اطراف، نزدیک، نزد، در صدد، دور تا دور
درباره، در باب
فارسی به عربی
تعلق
پیشنهاد کاربران
در حقِ ، در خصوصِ ، در سمتِ
به راستای کسی ؛ در حق او. درباره ٔ او. درباب او. بجای او. در عوض او : طاهر گفت نیکو گوید اما اگر این همی برای آن کند که من براستای حرم و اسباب وی کردم تا مکافات آن باشد من از آن کردم که جدان من همه جهان
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
بگرفتند هرجا که بسرای آزاد مردان رسیدند همان کردند. ( تاریخ سیستان ) . و ما تا این غایت دانی که براستای تو چند نیکویی فرموده ایم و پنداشتیم که با ادب برآمده ای ونیستی چنانکه ما پنداشته ایم . ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 253 ) . هارون الرشید براستای وی [ فضل بن یحیی بن خالد برمکی ] آن نیکویی کرد کز حد بگذشت . ( تاریخ بیهقی ) . واجب چنان کند که براستای هرکسی که بدو بدی کرده است نیکویی کرده آید. ( تاریخ بیهقی ص 34 ) . اینک با عنان تو نهادم این مکرمت را که براستای من کردی . ( تاریخ بیهقی چ فیاض ص 34 ) .
در احوالِ . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
در ارتباط با . . . . . . . . . . . . .
در ارتباط با . . . . . . .
در باب وی چه رفتی " چه بلایی به سرش می آمد"
"و اگر مرا درست شدی که حسنک قرمطی است خبر به امیرالمومنین رسیدی که در باب وی چه رفتی"
"و اگر مرا درست شدی که حسنک قرمطی است خبر به امیرالمومنین رسیدی که در باب وی چه رفتی"