خروشان بشستش ز خاک نبرد
بر آیین شاهان یکی دخمه کرد.
فردوسی.
به آیین شاهان یکی دخمه کردچه از زرد وسرخ و چه از لاجورد.
فردوسی.
یکی دخمه کردش به آیین اوی بر آنسان که بد فره دین اوی.
فردوسی.
بفرمود تا دخمه دیگر کنندزمشک و زکافورش افسر کنند.
فردوسی.
یکی دخمه کردند شاهنشهی یکی تخت زرین و تاج مهی.
فردوسی.
زلشکر کسی کو بمردی براه ورا دخمه کردی بدان جایگاه.
فردوسی.