دخلی

لغت نامه دهخدا

دخلی. [ دَ ] ( اِخ ) از شاعران ایرانی و از مردم اصفهان است که در عهد اکبرشاه به هندوستان رفته و در دربار وی در زمره احدیان درآمده است. این رباعی از اوست :
این ساده دل آخر احدی خواهد شد
محتاج کلاه نمدی خواهد شد
از غایت اضطرار روزی صدبار
قربان بروت سرمدی خواهد شد.
( ازقاموس الاعلام ترکی ).

فرهنگ فارسی

از شاعران ایرانی و از مردم اصفهان

پیشنهاد کاربران

دَخل
به معنای در آمد، و کشویی که توی پول می ذارن.
دخلی
ارتباط و ربط

بپرس