دخل و تصرف

/daxlotasarrof/

مترادف دخل و تصرف: جرح وتعدیل، مداخله

لغت نامه دهخدا

دخل و تصرف. [ دَ ل ُ ت َ ص َرْ رُ ] ( ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) مداخله کردن و در قبضه آوردن. رجوع به دخل و رجوع به تصرف شود.

فرهنگ فارسی

مداخله کردن و در قبضه آوردن

پیشنهاد کاربران

( ( ( بسم الله الرحمن الرحیم ) ) )
بنظر من واژه ویا اصطلاح دخل و تصرف معمولا باید در شرایط حقوقی و کشمکش ها در کسب و کار بین شرکا ویا در بین دو ارگان ویا دو سازمان ویا دو دولت و یا دوکشور در تقسیم اراضی در جهت رسیدن به یک مقصد پایدار براساس جدایی حق از باطل صورت میگیرد، وامروز هم این
...
[مشاهده متن کامل]

اصطلاح چه بسیار باید در حل مسایل سیاسی و
حکومتی بکار گرفته شود

دست درازی
Intetpolate

بپرس