شایسته است از {دَخشتَن} با کُنونه یِ {دَخش} و کُنیکی/مفعولی {دَخشته} به جایِ {تبادل} بهره بریم.
ما ریشه یِ {دِک} را در نیاهِندواروپایی داریم که سپس به اوستایی رفته و واژگانی همچون {دَخش} و {دَخشتَ} را ساخته است.
... [مشاهده متن کامل]
در خور نِگرش است که این واژگان به چَمِ {آموزش، یاد دادن} بوده اند ولی امروزه این {دَخش/دَخشتَن} به چَمِ {تبادل:trade} دیسیده شده است.
همچنین، به جایِ {بَدَل} میتوانیم از {دَخشار/دَخشتار} ( دَخشتار:دَخش ( ت ) ( ار ) :زنجیره یِ وندی ) بهره ببریم.
پَسگَشت ها:
1 - رویه یِ 83 از نِبیگِ {واژه نامه ریشه شناسیک/اِتیمولوژیکال پارسی، انگلیسی و دیگر زبان های هندو اروپایی}
2 - زنجره وَندی:به پشت سر هم آمدن دو یا چند پیشوند/پسوند پشت سر هم گفته میشود.
بِدرود!
دشت کردن، به اصطلاح اولین خرید و فروش را گویند .
من عاملم و تو معاملی
وین کار مرا با تو بوذ دخش
فرالاوی
علامت
دَخش - واژه پارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ )
دَشت: داشت ( داشتن! ) ، داشن ( دَشن، دَهِش به مانند: پاداشن! ) -
واژه انگلیسی "donate، donation" از واژه دشت ( دَهِش ) وام گرفته شده است!
در اوستا: دُویشت ( dōišt )
... [مشاهده متن کامل]
به مانند: دَئیِ دُویشت ( daiedōišt ) >>> دَهِش دادن!
( ( آن را با واژه اوستایی دیگر یکسان ندانید!
دَئوشتَرَ ( daoštara ) : مشرق، خاور، باختر ) )
معنی: دَخش، دستلاف ( دست فال ) ، داشَن ( داشاد! ) ، سر چراغی ( چراغ اول ) -
ارزانی داشتن، چشم روشنی، هدیه، پیشکش، ارمغان، رَهاوَرد، نورَهان، نوژین، شَنگ ( شهناز! ) ، آدا! -
دَهِش ( دَهِشن ) ، دسترنج ( مُزد ) ، پاداش ( پاداشَن ) ، شادمانه ( شادیانه ) ، نیکویی ( نِکویی ) ، سپاسه!
( ( یادآوری از واژه نوروز:
نام 25 روز اوستایی:
اَرد ( آراد، اَردوخش، اَشی وَنگوهی، پارَند، راتا، آدا ) : راستی و درستی، صداقت و درستکاری، دَهِش و بخشندگی، توانگری و دارایی -
ایزدبانو روزی دهنده و جانپاس مال و مَنال ( پول و پَله ) ، سرمایه، ثروت و دارایی ) )