دختران حوا یک مجموعه تلویزیونی ایرانی به کارگردانی حسین سهیلی زاده است که در سال ۱۳۹۱ متشکل از ۳۰ قسمت تولید و نخستین بار از شبکه پنج پخش شد، تیتراژ پایانی این سریال توسط حمید عسکری اجرا شده است.
زنی به نام ثریا ( گوهر خیراندیش ) که در جوانی پرستار زایشگاه بوده، بر اثر اتفاقی که در زندگی او می افتد ( توسط رئیس بیمارستان محل خدمت او از بیمارستان اخراج می شود ) ، تصمیم به انتقام می گیرد. او اسامی سه نوزاد ( که روی دستهای آن ها برچسب زده شده ) را هنگام تولد در بیمارستان، عوض می کند. ( که یکی از آن ها دختر رئیس بیمارستان بوده ) اما سال ها بعد پشیمان شده و در حالی که در زندان، روزهای پایانی زندگی را می گذراند، از یک مددکار اجتماعی به نام شیوا ( یکتا ناصر ) که خود نیز - به اتهام قتل همسرش دانیال - ، با او هم بند بوده و حالا آزاد شده، می خواهد که آن سه دختر را پیدا کند و نزد او بیاورد و خواهرش شیدا ( ماهور عفیفی ) که تازه از پاریس برگشته به خواهرش در پیدا کردن دختر ها کمک می کند . آن سه دختر نیز که خود از طبقات مختلف جامعه می باشند و حالا بزرگ شده اند، به زندگی خود مشغول هستند، نیکی دختر رئیس بیمارستان که خود دختری به نام نیلو دارد و بعد از فهمیدن عوض شدن نوزادان می ترسد همسرش او را رها کند، گیلدا دختری که عقده پولدار شدن دارد و وقتی متوجه راز جابه جایی نوزادان می شود آرزو می کند کاش دختر رئیس بیمارستان باشد او که با پسرخاله و مادر خود زندگی می کند بیشتر از دو دختر دیگر خواهان مشخص شدن واقعیت است و مژگان کارمند بانک که همراه خانواده خود روزگار را سپری می کند و زندگی خود را خیلی دوست دارد. این سه دختر با یکدیگر دوست شده و در تلاش برای یافتن حقیقت هستند و شیوا و شیدا نیز به آن ها کمک می کنند. از طرفی شیوا همسایه ای مخوف دارد که در آخر داستان به اتهام قتل دستگیر می شود.
... [مشاهده متن کامل]

زنی به نام ثریا ( گوهر خیراندیش ) که در جوانی پرستار زایشگاه بوده، بر اثر اتفاقی که در زندگی او می افتد ( توسط رئیس بیمارستان محل خدمت او از بیمارستان اخراج می شود ) ، تصمیم به انتقام می گیرد. او اسامی سه نوزاد ( که روی دستهای آن ها برچسب زده شده ) را هنگام تولد در بیمارستان، عوض می کند. ( که یکی از آن ها دختر رئیس بیمارستان بوده ) اما سال ها بعد پشیمان شده و در حالی که در زندان، روزهای پایانی زندگی را می گذراند، از یک مددکار اجتماعی به نام شیوا ( یکتا ناصر ) که خود نیز - به اتهام قتل همسرش دانیال - ، با او هم بند بوده و حالا آزاد شده، می خواهد که آن سه دختر را پیدا کند و نزد او بیاورد و خواهرش شیدا ( ماهور عفیفی ) که تازه از پاریس برگشته به خواهرش در پیدا کردن دختر ها کمک می کند . آن سه دختر نیز که خود از طبقات مختلف جامعه می باشند و حالا بزرگ شده اند، به زندگی خود مشغول هستند، نیکی دختر رئیس بیمارستان که خود دختری به نام نیلو دارد و بعد از فهمیدن عوض شدن نوزادان می ترسد همسرش او را رها کند، گیلدا دختری که عقده پولدار شدن دارد و وقتی متوجه راز جابه جایی نوزادان می شود آرزو می کند کاش دختر رئیس بیمارستان باشد او که با پسرخاله و مادر خود زندگی می کند بیشتر از دو دختر دیگر خواهان مشخص شدن واقعیت است و مژگان کارمند بانک که همراه خانواده خود روزگار را سپری می کند و زندگی خود را خیلی دوست دارد. این سه دختر با یکدیگر دوست شده و در تلاش برای یافتن حقیقت هستند و شیوا و شیدا نیز به آن ها کمک می کنند. از طرفی شیوا همسایه ای مخوف دارد که در آخر داستان به اتهام قتل دستگیر می شود.
... [مشاهده متن کامل]
