دختر عم

لغت نامه دهخدا

دخترعم. [ دُ ت َ رِ ع َم م ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) دختر عمو. فرزند مادینه برادر پدر. بنت عم. عم قزی.

فرهنگ فارسی

دختر عمو

پیشنهاد کاربران

بپرس