دختر صوفی. [ دُ ت َ رِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) ترند. صعوه : باز امشب گوییا با دختر صوفی نشست بر زبان عندلیبان گفتگوی غنچه است.میرزا داراب جویا ( آنندراج ).رجوع به صعوه شود.