دخان الکندر. [ دُ نُل ْ ک ُ دُ ] ( ع ، اِ مرکب ) دوده کندر است که او را سوزانند و طاسی معکوس گذارند تا دود در او جمع شود جهت ورم قرحه چشم و رویانیدن مژه و دفع موی زیاد و التیام قروح اعضاء نافع است.
فرهنگ فارسی
دود. کندر است که او را سوزانند و طاسی معکوس گذارند تا دود در او جمع شود جهت ورم قرحه چشم و رویانیدن مژه و دفع موی زیاد و التیام قروح اعضائ نافع است .