دحلان

لغت نامه دهخدا

دحلان. [ دُ ] ( ع اِ ) ددیست. ( منتهی الارب ). || ج ِ دحل. رجوع به دحل شود. ( منتهی الارب ) ( مهذب الاسماء ). یاقوت درمعجم البلدان دحائل را جمعالجمع و دحلان را جمع دانسته است. رجوع به دحل و دحائل شود. ( معجم البلدان ).

دحلان. [ ] ( اِخ ) احمدبن زینی مورخ و دانشمند مکی. در مکه بزاد و آنجا به فتوی و تدریس پرداخت و در مکه به سال 1304 هَ. ق. درگذشت. تصنیفاتی هم دارد. ( الاعلام زرکلی ج 1 ص 39 ).

پیشنهاد کاربران