دبیران دبیر. [ دَ دَ ] ( اِ مرکب ) دبیربد. مهشت دبیر. رئیس دبیران. رجوع به دبیربد و کتاب ایران در زمان ساسانیان شود.
دبیران دبیر ؛ رئیس منشیان. رئیس دارالانشاء. رئیس دیوان رسالت. و رجوع به این ترکیب در ردیف خود شود.+ عکس و لینک