دبوره

لغت نامه دهخدا

دبوره. [ دِ رَ ] ( اِخ ) از حکام بنی اسرائیل و از سال 1396 تا 1356 ق.م. حکم رانده است. ( از قاموس الاعلام ترکی ). صاحب قاموس مقدس گوید: دبوره ( بمعنی مگس عسل ) نبیه ای که در حکمت و تقوی و تدین معروف و بر اسرائیل قضاوت می نمود و او زوجه لفیدوت بود و همواره در زیر درخت دبوره برای داوری می نشست ( سفر داوران 4:5 ) در روزگار او اسرائیلیان یابین پادشاه کنعان را بندگی می نمودند، پس دبوره بواسطه هدایت الهی باراق را که شخصی ممتاز بود بنزد خود خواند و چنانکه خداوند فرموده بود او را امر کرد که به کوه تابور برآید و با ده هزار نفر بر سیسرا رئیس لشکر یابین حمله برد که مظفر خواهد گشت و باراق جواب داد و گفت اگر تو با من همراهی کنی خواهم رفت و الا فلا. دبوره ویرا گفت با تو خواهم آمد لکن نصرت و ظفر این جنگ بنام تو نخواهد بود زیرا که خداوند سیسرا را بدست زنی خواهد فروخت. ( سفر داوران 4:9 ) پس چون لشکر در میدان جنگ صف آراستند با وجودی که عساکر سیسرا بیش از عساکر باراق و مکمل و مسلح تر از ایشان بودند و نهصد عرابه آهنین داشتند مفاد قول دبوره بوقوع پیوسته سیسرا فرار کرده عساکرش عرصه تیغ گشتند از آن پس دبوره مترنم گردید و خداوند را سرود شادمانی سرود. ( قاموس کتاب مقدس ). و نیز رجوع به باراق و یاعیل شود.

دبوره. [ دِ رَ ] ( اِخ ) نام دایه رفقه. وی چون موتش دررسید و درتحت بلوط بیت ایل مدفون گردید. ( سفر پیدایش 35:8 ).

دانشنامه آزاد فارسی

دَبورَه (قرن ۱۲پ م)(Deborah)
بانوی دلاور و از داوران و رهبران در عهد عتیق که سپاهی از بنی اسرائیل را در حمله به لشکری از کنعانیان یاری داد و سیسرا سردار لشکر کنعانیان در حین فرار به قتل رسید. سرود پیروزی (رجزخوانی) دبوره بر جنازۀ سیسرا نمونه ای عالی از شعر قدیم عبرانی به شمار می رود.

پیشنهاد کاربران

دبوره یا دِوُرا ( در عبری:דְּבוֹרָה، به معنی زنبور عسل ) از زنان عهد عتیق و چهارمین داور طوایف بنی اسرائیل قبل از پادشاهی داوود بود که از قبیله افرایم در غرب اردن به داوری برگزیده شد. دبوره جهت داوری زیر نخل دبوره در میان رامه و بیت ایل می نشست و مردم یا رؤسای اسباط بنی اسرائیل به آن جا می آمدند تا دبوره اختلافاتشان را داوری نماید. او را مادر اسرائیل و پیامبر زنان نامیده اند. او قوم یهود را از ستم یابین پادشاه کنعان آزاد ساخت. دبوره، باراق پسر ابینعام را به فرماندهی سپاه خود برگزید، باراق در جنگ با سیسرا امیر حتیان پیروز شد. پس از این پیروزی سپاه دبوره بر حتیان، چهل سال صلح برقرار شد. دبوره در ستایش این پیروزی شعری سرود و ٱن را بر قبایل اسرائیل خواند؛ این شعر از قدیمی ترین قطعات ادبیات عهد عتیق است. بخشی از این سرود چنین است:
...
[مشاهده متن کامل]

خداوند را به دلیری سروران اسرائیل و برای حاضر شدن مردم آن به اراده ستایش گویید. ای پادشاهان بشنوید و ای سروران گوش بسپارید؛ من خداوند را خواهم سرایید و یهوه را ستایش خواهم گفت. ای خداوند وقت بیرون آمدنت از سعیر و از صحرای ادوم زمین لرزیدن گرفت و آسمان تندخو گشت و ابرها باران افشانید. کوه ها در حضور یهوه فروریزد و صحرای سینا در حضور یهوه به لرزش افتد. در روزهای شمجر پسر عناث و یاعیل شاه راه ها واگذاشته شدند و رهگذران از راه های کج رفتند. در اسرائیل سروران نابود گشتند و داوری ایشان از میان رفت تا آن که من دبوره برخاستم و همچون مادر اسرائیل در میان شما پدیدار گشتم. ایشان خدایان جدید برگزیدند، آنگاه که در پیش دروازه ها جنگ بود، در میان چهل هزار اسرائیل سپر و نیزه ای به چشم نیامد. قلب من با سروران اسرائیل، و با آنان که از میان قوم به اراده حاضر شدند، خداوند را ستایش خواهد گفت. ای کسانی که بر خران سفید سوارید و در محکمه می نشینید و در راه رفتار می کنید؛ سرود را بسرایید. بسبب آواز کسانی که در جای کشیدن آب ها غنایم را تقسیم می کنند؛ در آنجا اعمال صادق یهوه را به سروران اسرائیل بیان می دارند، آنگاه که قوم به دروازه ها فرود آیند. بیدار شو، ای دبوره، بلکه آگاهانه سرودی بخوان. برخیز ای باراق پسر ابینعام و اسیران خود را ببند. آنگاه گفتم ای برجای ماندگان به زیر آیید، ای قوم به خلاف نیرومندان به زیر آیید. ای خداوند از برای من به خلاف شجاعان به زیر آی. از بنی افرایم که در عمالیق ریشه زدند و در پشت ایشان تو ای بنیامین با قوم هایت و سروران بنی ماکیر و از زبولون کسانی که تعلیمی سان بینی می کشیدند به زیر آمدند. با من که دبوره ام سروران یساکار و بنی یساکار چون باراق به پایش به دره روان گشتند، زیرا که در تقسیمات رئوبن تدبیرات قلوب بزرگ بود. چرا در میان آغل برای شنیدن نغمه شبابان نشستی. جلعاد به آن طرف اردن ساکن شد و دان در کشتی ها چرا ماند و اشیر به کنار دریا نشست و در بندرهایش قرار گرفت. زبولون و نفتالی قومی بودند که در مقام های بلند صحرا جان خویشتن را تا به مرگ به مقام خطر انداختند. پادشاهان آمده نبرد می کردند، آنگاه شاهان کنعان در تعناک نزد آب های مجده جنگ کردند اما پاره ای نقره نبردند. از آسمان جنگ کردند ستاره ها در منازل خودشان بر سیسرا جنگ افزار گرفتند. رود قشون بلکه رود قدیم رود قیشون ایشان را ربود، ای جان من تو شجاعان را پایمال کردی. آنگاه سم اسبان از جهندگی بلکه از جهندگی سواران ایشان شکسته شدند؛ و یاعیل زن حیبر قینی بود که از زنان چادرنشین است که برکت یافته. هنگامی که سیسرا آب خواست به وی شیر داد و در ظرف بزرگان ماست از برای او آورد. دست خود را به میخ دراز کرده، سیسرا را زده، سرش را کوفت و شقیقه اش را به میخ دوخت.

دبورهدبوره
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/دبوره
دبورا
پیامبر زن بنی اسرائیل که قبل از داود می زیست

بپرس