دبنگوز
/dabanguz/
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
پیشنهاد کاربران
خانم خودتی و خودم، خودتی و خودم، و خودت. خودتی و خودم. خاک بر سر احمقت کنن. خودمی و خودت! مرتیکهٔ الدنگ دبنگوز! جونمرگ شده عجب گرفتارم کرده ها. چه کارش کنم؟ در مسجده، نه کندنیه نه سوزوندی.
از وای بر مغلوب نوشته دکتر غلامحسین ساعدی.
از وای بر مغلوب نوشته دکتر غلامحسین ساعدی.