دباغی کردن


معنی انگلیسی:
tan, curry, to tan

لغت نامه دهخدا

دباغی کردن. [ دَب ْ با ک َ دَ ] ( مص مرکب ) دباغت. دباغة. عمل و صفت پیراستن پوست. آش نهادن پوست.

فرهنگ فارسی

دباغت

مترادف ها

taw (فعل)
دباغی کردن، تیله بازی کردن، زاغ زدن

tan (فعل)
دباغی کردن، برنگ قهوهای و سبزه در آوردن

فارسی به عربی

سمرة

پیشنهاد کاربران

بپرس