دبادب. [ دُ دِ ] ( ع ص ) مردم ضخم بسیاربانگ. ( منتهی الارب ). بزرگ جسیم ناتراشیده بلندآواز را گویند. دبادب. [ دَ دِ ] ( ع اِ ) ج ِ دبدبه : در مغزش خواب پیش از شروق شعله آفتاب از دبادب مواکب سلطان در حوالی قصر خویش بی آرام گشت. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 336 ).