دایگی کردن. [ ی َ / ی ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) حضانت. ( دهار ). دایگانی کردن. شیردادن زنی بچه دیگری را : وز دوستی زر که بنزدیک او بودگاهیش دایگی کند و گاه مادری.فرخی.دایگی کن بنوازش که نزادپانصد هجرت ازو به فرزند.خاقانی.