دایمه

لغت نامه دهخدا

دایمه. [ ی ِ م َ ] ( ع ص ) دائمة. مؤنث دایم. دائم : قضیه دایمه ( دائمه )؛ قضیه ای است که حکم در آن بدوام نسبت محمول به موضوع باشد اعم از آنکه دوام در ضمن ضرورت باشد یا نه ، بنابراین قضیه دایمه اعم از قضیه ضروریه است.

فرهنگ فارسی

( اسم ) مونث دایم یا قضیه دایمه قضیه است که حکم در آن به دوام اسبت محمول بموضوع باشد اعم از آنکه دوام در ضمن ضرورت باشد یا نه مثل ( هر انسانی دایماحیوان است ) و بنابرین قضیع دایمه اعم از قضیه ضروریه است .

پیشنهاد کاربران

بپرس