هستی و زمانSein und Zeit، برجسته ترین اثر فلسفی قرن بیستم است. اما متاسفانه کتابی است گران فهم که حتی آلمانی زبانان نیز بدان اعتراف می کنند. لذا لازم می دانم در باب چندین واژگان بنیادی به کار رفته را با زبانی ساده قابل فهم نمایم. نخست دازاین Dasein که پیشتر بدان اشاره کردیم، به معنای هستمندی ( موجود ) است که از هستی و هست بودن پرسش می کند. به عبارتی: دایزان هستنده ای است که هر یک از خود ماست و پرسش، یکی از امکانات هستی اوست.
... [مشاهده متن کامل]
واژه دیگر، Existenz: Existence ، اگزیستانس است. EX هم به انگلیسی و هم به آلمانی به معنای بیرون است و Sistentia در زبان لاتین به معنای ایستادن، قیام به سوی بیرون، ظهور و صدور از علت های آغازین و در کل به معنی وجود است. در کل اگزیستانس به معنای وجود، قیام ظهوری و برون ایستادگی می باشد. شلینگ اگزیستانس را چنین تعریف می کند: آنچه از خود برون می شود و در این برون خویشی خود را متجلی می سازد. واژه دیگر اگزیستانس Existence به معنی وجود می باشد. ، یعنی پرسش اگزیستانس از امور هستومندی دازاین است. هایدگر اگزیستانس را حالت هستی دازاین یا انسان تعریف می کند. واژه دیگر اگزیستانسیال Existential به معنای هستی شناختی است. واژه اگزیستانسیل یعنی هستومندی و اگزیستانسیالیته یعنی حیث اگزیستانس ( وجود ) .
... [مشاهده متن کامل]
واژه دیگر، Existenz: Existence ، اگزیستانس است. EX هم به انگلیسی و هم به آلمانی به معنای بیرون است و Sistentia در زبان لاتین به معنای ایستادن، قیام به سوی بیرون، ظهور و صدور از علت های آغازین و در کل به معنی وجود است. در کل اگزیستانس به معنای وجود، قیام ظهوری و برون ایستادگی می باشد. شلینگ اگزیستانس را چنین تعریف می کند: آنچه از خود برون می شود و در این برون خویشی خود را متجلی می سازد. واژه دیگر اگزیستانس Existence به معنی وجود می باشد. ، یعنی پرسش اگزیستانس از امور هستومندی دازاین است. هایدگر اگزیستانس را حالت هستی دازاین یا انسان تعریف می کند. واژه دیگر اگزیستانسیال Existential به معنای هستی شناختی است. واژه اگزیستانسیل یعنی هستومندی و اگزیستانسیالیته یعنی حیث اگزیستانس ( وجود ) .
دایزانDasine واژه ای است آلمانی که از دو واژه دا Da که معانی بسیاری دارد، مانند: در آنجا، در این جا، در آن زمان، در این زمان و الی غیر. واژه sine به معنای هستی است. مارتین هایدگر Matin Heidegger برجسته
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
ترین فیلسوف قرن بیستم، در فلسفه اش، خاصه هستی و زمان ( به آلمانی: Sine und Ziet ) ، بسیار سخن از دایزان می کند و از آنجا که معادل متناسبی در زبان فارسی و بیشتر زبان های دیگر ندارد، مترجمان به ناچار همان واژه دایزان را استعمال می کنند. در یک کلام، دایزان هستنده ای است به معنی حقیقی هستنده. به عبارتی هست بودنش در هستی، از چیزی دیگر غیر از خودش نشات نمی گیرد. دایزان هستنده ای است که هستی را می فهمد. به قول متاخرین، دایزان هستند ای بماهوی هستند است. دایزان خود هستی است. لازم به ذکر است که هایدگر از شاگردان ادموند هوسرل بود و شاهکار خود را با پدیدار شناسی تالیف نمود. در هستی و زمان، هایدگر بر این عقیده است که از عهد فیلسوفان باستان تا کنون، فلاسفه به مهمترین مسئله فلسفه، یعنی چیستی هستی، آنچنان که شایسته است نپرداخته اند. هستی و زمان در ۱۹۲۷ منتشر شد.